Friday, March 29, 2024
-5.3 C
Calgary

نوآوری در کانادا: ارزیابی تجربه های اخیر

عضویت در خبرنامه

آخرین مطالب پیکوبینو

طی چندین دهه گذشته، دولت فدرال کانادا و همچنین دولت های استانی، سیاست هایی را برای ارتقاء نوآوری های تجاری در نظر گرفته اند. در واقع، عملکرد کانادا در مقایسه با پیشتازان نوآوری، به طور خاص آمریکا، طی سال های اخیر، پس از بهبود در سال های 2007-2012، کاهش یافته است.

در این مطالعه، ما عملکرد نوآوری در کانادا طی دهه های گذشته را با سایر کشورهای توسعه یافته با استفاده از دو شاخص شناخته شده در نوآوری مقایسه می کنیم.

نوآوری می تواند به طور گسترده به عنوان فرآیندی که طی آن محصولات جدید، روش های تولید جدید،  ساختار سازمانی جدید و تکنیک های مدیریتی جدید معرفی شده و در اقتصاد مورد استفاده قرار می گیرند، شناخته شود.

در این گزارش، ما از شاخص های نوآوری گزارش شده در Global Competitiveness Report و Global Innovation Index استفاده می کنیم. هر دو شاخص، نتایج مشابهی را ارائه می دهند: نوآوری در کانادا طی سال های اخیر کاهش یافته است.

این مطالعه شواهدی را ارائه داده است که طی آن شاخص های نوآوری با توجه به داده های مربوط به عملکرد نسبی شرکت های کانادایی از نظر رشد درآمد فروش و سود، در حال افزایش می باشد.

از آنجا که نوآوری، رقابت را افزایش می دهد، نوآوری باید در نهایت به بهبود فروش و عملکرد کمک کند. در این گزارش از داده های موجود مجله Fortune استفاده شده است که به طور سالانه 100 شرکت را با سریعترین رشد معرفی می کند.

از سال 2007 تا 2012، شرکت های کانادایی در این لیست به طور قابل توجهی افزایش یافته بودند، در حالیکه پس از 2012، چنین رشدی دیده نشده است.

ارزیابی های مختلفی از تجربه نوآوری در کانادا به عمل آمده، و عملکرد ضعیف آن به ضعف بخش خصوصی در صرف هزینه در زمینه تحقیق و توسعه و فقدان موفقیت شرکت های start-up در تبدیل فرصت های تکنولوژیکی به نتایج تجاری موفقیت آمیز، ارتباط داده می شود. البته، تاکنون توافقی بر سر علل این موضوع بدست نیامده است.

تا به امروز، سیاست دولتی کانادا تا حد زیادی بر روی کاهش هزینه های فعالیت های نوآورانه شرکت های کانادایی از طریق ارائه اعتبارات مالیاتی یا برنامه های تامین مالی بوده است.

برنامه نوآوری و مهارت های دولت فدرال، بر روی تامین بودجه سرمایه گذاری شرکت های start-up که در مراحل آخر فرآیند راه اندازی قرار دارند.

همچنین، این برنامه شامل اقدامات مالی برای افزایش آموزش کارکنان و تسهیل تغییر فعالیت آنها از پاره وقت به تمام وقت است. از دیگر اقدامات می توان به ارائه مشوق های مالی برای ایجاد خوشه های مگا در فعالیت های صنعتی خاص، اشاره کرد.

در حالیکه تمرکز دولت فدرال بر تسریع انتقال شرکت های کانادایی از start-up به شرکت های موفق در اکوسیستم های تکنولوژی بین المللی می باشد، سیاست عمومی که به منظور بهبود فعالیت های نوآوری استفاده می شود، به عنوان “بالا به پایین” معرفی شده است.

این رویکرد بالا به پایین برای یک دوره زمانی طولانی، که برای توجیه بازنگری استراتژی نوآوری مورد استفاده قرار گرفت، ناموفق بود. رویکرد جایگزین، بر استفاده از مشوق ها و منابع مالی تاکید داشته تا بخش خصوصی کانادا بتواند از نوآوری به عنوان یک پدیده “پایین به بالا” استفاده کند.

به عنوان مثال، تاکید بیشتر ممکن است بر ترویج رقابت داخلی باشد، و در درجه اول موانع سرمایه گذاری مستقیم خارجی در صنایع زیربنایی اساسی مانند مخابرات و بانکداری کاهش پیدا کند.

افزایش رقابت باید انگیزه های شرکت های خصوصی را در بازاز افزایش دهد. Global Competitiveness Report ذکر کرده است که تاثیرات منفی قوانین دولتی بر روی نوآوری در کانادا، می تواند با قوانین کشورهایی که در نوآوری موفق تر هستند، مقایسه شود. در ادامه ساختار مالیاتی کانادا را به عنوان ساختاری نسبتا نامطلوب برای تشویق به نوآوری معرفی می کند.

در این راستا مطالعات متعددی نشان می دهند که کاهش نرخ مالیات اشخاص و نرخ بهره سرمایه می تواند سبب تشویق نوآوری شده و به عنوان مشوق برای بخش خصوصی در نظر گرفته شود تا برای انجام فعالیت های نوآورانه ریسک کنند و از منابع داخلی خود برای این منظور استفاده کنند.

منبع: fraserinstitute